سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندکی صبر سحر نزدیک است...

پرسش: از یک طرف قرآن می فرماید: لا اکراه فی الدین، در دین اجباری نیست و از طرف دیگر می گوید تمام ادیان الهی از طرف خدای متعال هستند و فرقی بین پیامبران نیست و از طرفی نیز می گوید هر کس غیر از اسلام دینی را برگزیند از او پذیرفته نیست ( آل عمران 85 ) سوال بنده این است که اینها چگونه با هم امکانپذیر است؟

خداى تعالى دنبال جمله" لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ"، جمله" قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ"، را آورده، تا جمله اول را تعلیل کند، و بفرماید که چرا در دین اکراه نیست، و حاصل تعلیل این است که اکراه و اجبار- که معمولا از قوى نسبت به ضعیف سر مى ‏زند- وقتى مورد حاجت قرار مى‏ گیرد که قوى و ما فوق (البته به شرط اینکه حکیم و عاقل باشد، و بخواهد ضعیف را تربیت کند) مقصد مهمى در نظر داشته باشد، که نتواند فلسفه آن را به زیر دست خود بفهماند، (حال یا فهم زیر دست قاصر از درک آن است و یا اینکه علت دیگرى در کار است) ناگزیر متوسل به اکراه مى‏ شود، و یا به زیر دست دستور مى ‏دهد که کورکورانه از او تقلید کند و ...

و اما امور مهمى که خوبى و بدى و خیر و شر آنها واضح است، و حتى آثار سوء و آثار خیرى هم که به دنبال دارند، معلوم است، در چنین جایى نیازى به اکراه نخواهد بود، بلکه خود انسان یکى از دو طرف خیر و شر را انتخاب کرده و عاقبت آن را هم (چه خوب و چه بد) مى ‏پذیرد و دین از این قبیل امور است، چون حقایق آن روشن، و راه آن با بیانات الهیه واضح است، و سنت نبویه هم آن بیانات را روشن ‏تر کرده پس معنى" رشد" و" غى" روشن شده، و معلوم مى‏ گردد که رشد در پیروى دین و غى در ترک دین و روگردانى از آن است، بنابراین دیگر علت ندارد که کسى را بر دین اکراه کنند.

 

سوال بعدی شما هم کاملا روشن است نخست متذکر می ‌شویم که در قرآن کریم آمده است که دین نزد خداوند واحد است : إِنَّ اَلدِّینَ عِنْدَ اَللَّهِ اَلْإِسْلامُ‏، همانا دین نزد خداوند اسلام است‏. «سوره آل‏ عمران، آیه ‏19و غیر از آن پذیرفته نیست، وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ اَلْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی اَلْآخِرَةِ مِنَ اَلْخاسِرِینَ‏، هر که جز اسلام دینى بجوید از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران است‏ (سوره آل‏ عمران، آیه 15 ) این آیات نشان می ‌دهد که دین یعنی پذیرش و تسلیم فرمان خداوند. بنابراین معلوم است که همه ی پیامبران الهی انسانها را به اسلام دعوت کرده اند و دین همه‌ ی پیامبران اعم از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و حضرت محمد مصطفی (علیهم السلام) اسلام بوده است.

 

اما آیاتی هم در قرآن کریم آمده است که اشاره دارد که تفاوت موجود بین پیامبران تفاوت در شریعت آنان است: :لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً، براى هر یک از شما شرع و راهى قرار دادیم‏ (سوره مائده، آیه 48) ثُمَّ جَعَلْناکَ عَلى‏ شَرِیعَةٍ مِنَ اَلْأَمْرِ فَاتَّبِعْها، آنگاه ترا بر یک شریعتى از این امر قرار دادیم پیرویش کن‏.

دین یعنی پذیرش و تسلیم فرمان خداوند. بنابراین معلوم است که همه ی پیامبران الهی انسانها را به اسلام دعوت کرده اند و دین همه‌ ی پیامبران اعم از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و حضرت محمد مصطفی (علیهم السلام) اسلام بوده است.

مقایسه این دو دسته از آیات مى ‏رساند که گویا شریعت راهى است که براى هر یک از ملتها و یا پیامبرانى که بدان مبعوث شده‏اند آماده شده چون شریعت نوح و شریعت ابراهیم و شرع موسى و شرع عیسى و شرع محمد(صلی الله علیه و آله و سلم). ولى دین یک قانون و راه الهى عمومى براى تمام ملتهاست واز این روى شریعت نسخ مى ‏پذیرد ولى دین به معناى وسیع خود نسخ نمى ‏پذیرد یعنى این گونه نیست که حکم آن پس از مدتى برداشته شود. دین از اول بوده و بعداً هم خواهد بود. پس خداوند بندگان خود را جز به یک دین که همان اسلام و تسلیم در برابر اوست مکلف نساخته ولى آنان را براى رسیدن به آن هدف به راههاى گوناگون انداخته و طبق استعدادهاى متنوعشان در زمانهای گوناگون سنتهاى مختلفى برایشان درست کرده که همان شریعت ‏هاى نوح و ابراهیم و... است.

لا اکراه فی الدین

بنابراین پیروان راستین پیامبران پیشین آنهایی هستند که به سفارش پیامبر خود به پیامبر بعد ایمان آورند، زیرا پیامبر بعد همان راه پیامبر قبل را ادامه داده و شریعتی کاملتر و مطابق با استعداد انسانی که به وسیله‌ ی پیامبران قبل و با تعالیم آنان رشد کرده و پرورش یافته‌اند، آورده است. اما به دلایل مختلف ادیان قبل از پیامبر اسلام تحریف شده و همانطور که بوده به دست آیندگان نرسیده است. به عنوان مثال کتاب مقدس به دست علمای زمان نوشته شده است و در طول چند قرن تغییراتی کرده است و چنان که در قرآن کریم هم اشاره شده است در آن دست برده شده است. و اگر شریعت موسی و عیسی (صلوات الله علی نبینا و علیهما ) درست به دست پیروانشان رسیده بود باید به پیامبر بعد ایمان می ‌آوردند و دیگر یهودی و مسیحی نمی‌ ماندند. نتیجه اینکه همه ی پیامبران الهی انسانها را به یک دین واحد که اسلام است دعوت کرده اند اما هر پیامبر انسانها را به کلاسی بالاتر دعوت کرده و کاملترین آن شریعت پیامبر خاتم است و هر کس بخواهد دین دار باشد باید به اسلام پیامبر اکرم که کاملترین کلاس دین است، ایمان بیاورد.

تبیان