سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندکی صبر سحر نزدیک است...

 

باغبانی چنان عاشقانه درختان، گیاهان و بوته های کوچک بوستانش را دوست می داشت که حتی شاخ و برگ های خشکیده و پوسیده را دور نمی ریخت و همه را در باغ جمع آوری می کرد. 

کم کم تمام فضای باغ کوچکش پر شد از شاخ و برگهای پوسیده و بوستان زیبا در ظاهر، به انباری از زباله بدل شد.

به راستی بسیاری از ما همچون آن باغبان نیستیم؟! 

پی در پی کوهی از نگرانی، ناراحتی، شکست، سرخوردگی، ترس و نا امیدی هایی را تلنبار می کنیم، که بهتر است دور ریخته و فراموش شوند تا باغ زیبای زندگی مان به زمینی بایر بدل نشود!

 Narvansoft.ir