سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندکی صبر سحر نزدیک است...

 

 

♦?از کوفی عنان (دبیر کل سابق سازمان ملل و برنده صلح نوبل) پرسیدند:

بهترین خاطره ی شما از دوران تحصیل چه بود؟

او جواب داد: «روزی معلم علوم ما وارد کلاس شد و برگه ی سفید رنگی را به تخته سیاه چسباند. در وسط آن لکه‌ای با جوهر سیاه نمایان بود.»

معلم از شاگردان پرسید: «بچه ها در این برگه چه می بینید؟»

همه جواب دادند: «یک لکه سیاه آقا.»

معلم با چهره ای اندیشمندانه لحظاتی در مقابل تخته کلاس راه رفت و سپس با دست خود به اطراف لکه سیاه اشاره کرد و گفت: «بچه های عزیز! چرا این همه سفیدی اطراف لکه سیاه را ندیدید؟»

کوفی عنان می گوید: «از آن روز تلاش کردم اول سفیدی (خوبی‌ها، نکات مثبت، روشنایی ها و…) را  بنگرم..


 

♦?روز? از کوچه پس کوچه ها? پا??ن شهر میگذشتم، چشمم به مرد? با لباس و کفشها? گرانق?مت افتاد که به د?وار? خ?ره شده بود و می گر?ست.

نزد?کش شدم و به نقطه ا? که خ?ره شده بود با دقت نگاه کردم نوشته شده بود: "ا?ن هم می گذرد"

ماجرا را پرس?دم. گفت ا?ن دست خط من است. چند سال پ?ش در ا?ن نقطه ه?زم می فروختم حال صاحب چند?ن کارخانهام.

پرس?دم چرا بعد چند سال اینجا برگشت?؟ گفت آمدم تا باز بنو?سم ا?ن هم می گذرد!

گر به دولت برسی مست نگردی مردی

گر به ذلت برسی پست نگردی مردی

اهل عالم همه بازیچه دست هوسند

گر تو بازیچه این دست نگردی مردی

 

 


??????????????

پسرکی دو سیب در دست داشت

 مادرش گفت:

یکی از سیب هاتو به من میدی؟

 پسرک یک گاز بر این سیب زد

 و گازی به آن سیب !

لبخند روی لبان مادر خشکید!

سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده

 اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:

بیا مامان!

این یکی ، شیرین تره!!!!

مادر ، خشکش زد

 چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود..!

هر قدر هم که با تجربه باشید

 قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید

 و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .


??در صورت آدمی دو چیز مهم است:

 

یکی "لبخند" و دیگری "عمق نگاهش".

 

?این دو را هم هیچ جراحی نمی‌تواند به انسان بدهد.

 

?لبخند آدمی اقیانوس صورتش است و چشم‌هایش آفتاب.

هر صورتی که آفتاب درخشان و اقیانوس مواج ندارد، یعنی هیچ ندارد.

 

"لوریس چکناواریان