سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندکی صبر سحر نزدیک است...

??????

 

??روزی با دوستم از کنار یک دکه روزنامه فروشی رد می شدیم ؛

دوستم روزنامه ای خرید و مودبانه از مرد روزنامه فروش تشکر کرد ، اما آن مرد هیچ پاسخی به تشکر او نداد.

همان طور که دور می شدیم، به دوستم گفتم:

چه مرد عبوس و ترش رویی بود.

دوستم گفت:

او همیشه این طور است!

پرسیدم: پس تو چرا به او احترام می گذاری؟!

دوستم با تعجب گفت:

?"چرا باید به او اجازه بدهم که برای رفتار من تصمیم بگیرد؟!

?من خودم هستم."...

??اجازه ندهید تا برخوردهاى دیگران ، موجب تغییر رفتارهاى شما شود . همیشه مثل گل باشید که در هر شرایطى خوش عطرى و زیبایى خود را حفظ مى کند .

در هر دیدارى ردپایى از عطر زیباى درون خود را به یادگار بگزارید . 

?متین ، باوقار ، خندان ، شاد ، پـــــــرانر ژى و پــــــرتلاش باشید .

 

??زندگى را زندگى کنیم.