سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندکی صبر سحر نزدیک است...

مرد? با لباس و کفشهایگرانق?مت به د?وار? خ?ره شده بود و م?گر?ست.

 نزد?کش شدم و به نقطه ا? که خ?ره شده بود با دقت نگاه کردم، نوشته شده بود :"ا?ن هم م?گذرد"علت را پرس?دمگفت: ا?ن دست خط من است. چندسال پ?ش در ا?ن نقطه ه?زم م?فروختم..........حال صاحب چند?ن کارخانه ام .

پرس?دم: پس چرا دوباره به ا?نجابرگشت?؟

گفت: آمدم تا باز بنو?سم :"ا?ن هم م?گذرد" 

 

گر به دولت برسی، مست نگردی مردی،

گر به ذلت برسی، پست نگردی مردی،

اهل عالم همه بازیچه دست هوسند،

گر تو بازیچه این دست نگردی مردی...