سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندکی صبر سحر نزدیک است...

 

 

اشتباه? خونه ?ه خانم مسن? رو گرفتم، اومدممعذرتخواه? کنم ه? م?گفت م?ناجان تو??؟

 

ه? م?گفتم ببخش?د مادر اشتباه گرفتم، بازمیگف? م?ناجان تو?? مادر؟ 

 

م? گفتم نه مادرجان اشتباه شده ببخش?د ! اسم سوم رو که گفت

دلم شکست .. 

گفتم:آرهمادرجون،زنگزدماحوالتون رو بپرسم.

اون قدر ذوق کرد که چشامخ?س شد .

 

 

?چه مادر و پدرها و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها??که چشم انتظار ?ه تماس کوچولو از ما هستن ..

ازشون در?غ نکنیم...????