باغبانی چنان عاشقانه درختان، گیاهان و بوته های کوچک بوستانش را دوست می داشت که حتی شاخ و برگ های خشکیده و پوسیده را دور نمی ریخت و همه را در باغ جمع آوری می کرد.
کم کم تمام فضای باغ کوچکش پر شد از شاخ و برگهای پوسیده و بوستان زیبا در ظاهر، به انباری از زباله بدل شد.
به راستی بسیاری از ما همچون آن باغبان نیستیم؟!
پی در پی کوهی از نگرانی، ناراحتی، شکست، سرخوردگی، ترس و نا امیدی هایی را تلنبار می کنیم، که بهتر است دور ریخته و فراموش شوند تا باغ زیبای زندگی مان به زمینی بایر بدل نشود!
Narvansoft.ir
تاریخ : چهارشنبه 94/4/31 | 10:52 صبح | نویسنده : منتظر | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.