شهادت - اندکی صبر سحر نزدیک است...

متن فارسی خطبه امام سجاد (ع) در کوفه

متن فارسی خطبه امام سجاد (ع) این چنین است:

 

حذیم بن شریک أسدی می‌گوید: زین العابدین (ع) برابر مردم آمد و اشاره به سکوت کرد! خاموش شدند و او ایستاد. سپاس خدای را ستایش کرد و بر نبی (ص) درود فرستاد. آنگاه گفت: «ای مردم! هر کس مرا می‌شناسد، می‌شناسد و هر کس نمی‌شناسد (بگویم) من علی فرزند حسینم که در کنار فرات او را کشتند بی آنکه خونی طلبکار باشند و قصاصی خواهند، من پسر آن کسم که حرمت او شکستند و مال او تاراج کردند و عیال او را به اسیری گرفتند، من پسر آن کسم که او را به زاری کشتند و این فخر ما است»؛ ای مردم شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا در خاطر دارید سوی پدر من نامه نوشتید و او را فریب دادید و پیمان و عهد و میثاق بستید و باز با او کارزار کردید و او را بی یاور گذاشتید؟ هلاک باد شما را! چه توشه ای برای خود پیش فرستادید! و زشت باد رأی شما! به کدام چشم به روی پیغمبر (ص) نظر می‌افکنید وقتی با شما گوید عترت مرا کشتید و حرمت مرا شکستید، پس، از امت من نیستید؟

 

راوی گفت: صدای مردم به گریه بلند شد و به یکدیگر می گفتند هلاک شدید و نفهمیدید! پس علی بن الحسین (ع) فرمود: خدای رحمت کند آن که نصیحت من بپذیرد و وصیت مرا محض خدا و رسول صلی الله علیه و آله و خاندان وی نگه دارد! «فان لنا فی رسول الله (ص) اسوة حسنة».

 

همه گفتند یابن رسول الله ما فرمانبرداریم و پیمان تو را نگاهداریم، دل به جانب تو داریم و هوای تو در خاطر ماست، خدای تو را رحمت فرستد! فرمان خویش بفرمای که ما جنگ کنیم با هر که جنگ تو خواهد و آشتی کنیم با هر کس تو با او صلح کنی و قصاص خون تو را از آنها که بر تو و ما ستم کردند بخواهیم.

 

علی بن الحسین (ع) فرمود: هیهات. ای بی وفایان مکار! میان شما و شهوات حایل آمد، می خواهید همان اعانت که پدران مرا کردید همان گونه مرا هم اعانت کنید؟ هرگز چنین نخواهد شد.سوگند به پروردگار آن زخم که دیروز از کشتن پدرم و اهل بیت وی بر دل من رسید هنوز بهتر نشده و التیام نیافته است، و هنوز داغ پیغمبر (ص) فراموش نگشته و داغ پدرم و فرزندان پدر و جدم موی رخسار مرا سپید کرده است و تلخی آن میان حلقوم و حنجره‌ی من است و اندوه آن در سینه‌ی من مانده است، و خواهش من این است نه با ما باشید و نه بر ما!

 

آنگاه فرمود:

 

شگفت‌آور نیست اگر حسین کشته شد و پدر بزرگوارش علی، که بهتر از حسین بود، او نیز کشته شد؛

 

ای اهل کوفه! شادمان نباشید به این مصیبت که بر حسین وارد شد که این مصیبتی است بزرگ؛

 

جانم فدای آن که در کنار نهر فرات شهید شد، و کیفر آنکس که او را کشت آتش جهنم است.

 

پی نوشت:

 

الاحتجاج، طبرسی

 

منبع:باشگاه خبرنگاران




تاریخ : چهارشنبه 04/4/18 | 4:58 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

آیا مرا به کشتن، تهدید مى کنى؟ آیا نمى دانى که کشته شدن، عادت ما

در «اللهوف» تألیف سید بن طاووس (م، 664 ق) نیز اینگونه آمده است: ابن زیاد ـ که خدا لعنتش کند ـ به على بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام توجه کرد و گفت: این کیست؟ گفتند: على بن الحسین است. ابن زیاد گفت: مگر خدا على بن الحسین را نکشت؟ على [بن الحسین] علیه السلام به او فرمود: «برادرى داشتم که [او نیز] على بن الحسین نامیده مى شد و مردم او را کشتند».

 

ابن زیاد گفت: بلکه خدا او را کشت. على [بن الحسین] علیه السلام فرمود: «خداوند جانها را هنگام مرگشان مى گیرد».

 

ابن زیاد گفت: تو جرات جواب دادن به من را دارى؟! او را ببرید و گردنش را بزنید. عمّه او زینب علیهاالسلام این را شنید. گفت: اى ابن زیاد! تو یک تن هم از ما باقى نگذاشته اى. اگر مى خواهى او را بکشى، مرا هم با او بکش.

 

على [بن الحسین] علیه السلام به عمّه اش گفت: «اى عمّه! سخنى مگو تا من با او سخن بگویم». آن گاه به او رو کرد و گفت: «اى ابن زیاد! آیا مرا به کشتن، تهدید مى کنى؟ آیا نمى دانى که کشته شدن، عادت ما و شهادت، کرامت ماست؟».




تاریخ : سه شنبه 04/4/17 | 7:21 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

این امریکا چیست که بعضی ها با یک بغل ریش از خدا نمی ترسند و از ا

?? 12 تیر سالروز شهادت 298 هم‌وطن، سرنشینان مظلوم پرواز 655 به‌دست جنایات‌کاران آمریکایی است.

یاد شهدای وطن گرامی باد. ??

 

رادارها 

کاری به کار مرغ های دریایی ندارند

اژدرها سر به سر ماهی ها نمی گذارند

حتی اگر آن ماهی روح دخترکی باشد 

که از هواپیمایی مسافربری به آب افتاده باشد

از مرغ هایی دریایی

از ماهی ها

از پریان 

از موج ها

که لجوجانه و کودک وار 

سر به سینه ناوهای غریبه می کوبند

بپری و برایم بنویس 

این امریکا چیست عبدالحمید؟

این امریکا چیست که پشت همه ی دیوارهای خانه ما

پشت دیوارهای قصر شیرین و بندرعباس و تایباد

کمین کرده و با دروبین های هیز نظامی اش 

شانه ها و گیسوهای درختان رما را دید می زند؟

این امریکا چیست که بعضی ها با یک بغل ریش از خدا نمی ترسند و از امریکا می ترسند؟!

(شعری از علی محمد مودب)

 

#فراموش_نخواهیم_کرد

 

?? @Yaminpour




تاریخ : پنج شنبه 04/4/12 | 4:18 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

مرگی که حیات میبخشد...

 

حسین (ع) نمى‌تواند سازشگر باشد، نمى‌تواند حاشیه نشین دستگاه اموى باشد، نمى‌تواند شاهد استثمار خلق و رکود استعدادها باشد.

 

و چون حسین (ع) نمى‌تواند بیعت کند... که بیعت سایه‌اى ندارد و نتیجه‌اى جز خفه‌کشى نمى‌آورد. مى‌گویند: «تو بیعت کن، آن هم بر آنچه ابن زیاد مى‌گوید و ابن زیاد همان را مى‌گوید که به مسلم گفت و همان کارى را مى‌کند که با مسلم کرد.»

 

حسین (ع)، حسینى که نمى‌تواند سازشگر و بى‌تفاوت باشد و نمى‌تواند بیعت کند، مى‌ماند با شهادت.

 

و اوست که مى‌گوید. آرام و قاطع مى‌گوید. آیا صدایش را مى‌شنوى‌؟ «مرگ بر هر کس نوشته شده و همچون گلوبند، گلوى انسان را در برگرفته است.»

 

اکنون که مرگ حتمى است، بگذار مرگى را انتخاب کنیم که آبستن زندگى باشد و سازندگى‌هایى بیاورد و آگاهى‌هایى متولد کند و روح‌هایى را حرکت دهد. باید مرگى را انتخاب کنیم که زندگى را بارور کند.

 

??عاشورا/ص 77 و 78

استاد علی صفایی حائری

 

?? مدرسه عین‌صاد

راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری

 

@einsadschool




تاریخ : پنج شنبه 04/4/12 | 4:13 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

شهادت و شفاعت

 

بدون شک، شهادت و شفاعت، همراه حرکت حسین هست و رسول (ص) و رسولان پیشین به این‌ها گواهى داده بودند و از این‌ها سخن گفته بودند.

 

آرى! این شهادت، انتخاب حسین است و این شفاعت نتیجه‌ى کار عظیم او.

شهادت انتخاب است، نه هدف. و شفاعت نتیجه است، نه مقصد. تمام مطلب در همین نکته نهفته است که انتخاب با هدف تفاوت دارد. 

 

گاهى انسان کارى را انتخاب مى‌کند و هدفش چیز دیگر است. امیرکبیر، هنگامى که در فین کاشان به مرگ مجبور مى‌شود، آن نوع مرگ - رگ زدن - را انتخاب مى‌کند. این گونه مردن، انتخاب اوست، در حالى که هدفش نیست. هدفش زندگى است و آرزویش در دارالفنون.

 

همین‌طور اثر با هدف تفاوت دارد. کسى که در راه اطاعت گام بر مى‌دارد، به کرامت‌ها و قدرت‌هایى مى‌رسد، در حالى که خودش آن را نمى‌خواهد و در حالى که هدفش جز قرب حق نبوده است.

 

من هنگامى که چراغ را روشن مى‌کنم تا راه را بیابم، ناچار در کنار روشنایى حرارت هم به دست مى‌آید، در حالى که هدف، یافتن راه است، نه گرماى چراغ.

 

شفاعت همراه این انتخاب بزرگ هست و شهادت بهترین انتخاب است، در حالى که رضایت به مرگ و به شهادت او هم در کار نیست. 

 

فقدان او بزرگ‌ترین مصیبت است، که شفق را غمگین کرد و سنگ‌ها را به خون نشاند.

 

??عاشورا/ص 56

استاد علی صفایی حائری

 

?? مدرسه عین‌صاد

راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری

 

@einsadschool




تاریخ : پنج شنبه 04/4/12 | 4:12 عصر | نویسنده : منتظر | نظر


  • paper | وب دزفان | فروش لینک
  • فروش رپورتاژ آگهی ارزان | رپرتاژآگهی