??
مشکل حرّ این است که گناه را تا به حدّ آخرش نرسد، به رسمیّت نمىشناسد.
گویا همینکه تصمیم بر قتل حسین را مىگیرند، بهشت و جهنم مطرح مىشود. تنهایى حسین و آوارگى او گناه نیست و بهشت و جهنم ندارد!
?امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه 16 نهجالبلاغه که در اوایل خلافت بیان مى کند، در قسمت سوم مىفرماید:
?«شغل من الجَّنة و النار امامَه»
کسى که با هر حرکتش بهشت و یا جهنم را مى آفریند، فارغ و بى خیال نخواهد بود؛ «شغل من الجنة و النار امامَه»؛
و این بهشت و جهنم همراه هر حرکتى و هر امضایى و هر کلمهاى و هر اقدامى هست و متوقف برکشتهشدن ولىّ نیست.
وقتى که حرّ براى توبه مىآید، مىگوید: «من خیال نمىکردم که کار به اینجا بکشد و اینها تو را بکشند.»
این توبه حرّ، خود گناه بزرگ اوست.
من شهادت و اسارت را حدس نمىزنم ولى تنهایى و آوارگى حسین را که شهود مىکنم و مقایسه یزید و حسین و ابن زیاد و حسین را که مى توانم. پس چرا با حسین نباشم؟؟
??وارثان عاشورا/ ص 273
استاد علی صفایی حائری
?? مدرسه عینصاد
راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری
@einsadschool
? ما حرّ را به فرماندهى و جلوگیرى و محاصره و گرفتار ساختن حسین علیه السلام و اهل بیت مى شناسیم.
? ما حرّ را با ادب و حرمت فاطمه و اقتدا به حسین مى شناسیم. آن هم آنجایى که میان بزرگان قوم بر سر نماز جماعت در بصره و در هزار جاى دیگر اختلاف بود.
? ما حرّ را با پشیمانى و تردید و سؤال از ابن سعد مى شناسیم که آیا پیشنهادهاى حسین علیه السلام را نمى پذیرى و با او مى جنگى؟
? ما حرّ را با لرزش و تردّد در میان بهشت و جهّنم مى شناسیم.
و در نهایت او را با انتخاب بهشت و جبران و توبه و شهادت فرزند و خودش مى شناسیم.
در مقام تحلیل این همه، مشکل نداریم و عظمت حرّ را باور کرده ایم.
اما در مقام تطبیق این جریان بر خویش جاى حرف بسیار هست.
? چه اسارتهایى، چه ریشههایى و چه ضعفهایى باعث مىشود که حرّ در آن طرف قرار بگیرد و آدمى با این همه حرمت و ادب و دقت را به فرماندهى طلایه سپاه کوفه و شام برساند.
? چرا حر از حسین علیه السلام جدا شده؟ آیا تبلیغات و یا تسلّط حکومت و مذّمت خروج بر حاکم وقت او را به یزید پیوند داده؟
? آیا طلب دنیا و قدرت، دل او را به اسارت برده؟
? یا اینکه جمع میان دنیا و آخرت و یزید و حسین علیه السلام، او را به آن طرف برده و به ضعف در محاسبه مبتلا ساخته تا آنجاکه مى فهمد نه حسین باز مى گردد و نه آنها دست بر مى دارند ...
تا آنجاکه میفهمد جمع ممکن نیست و باید انتخاب کرد ... تا آنجا که مىلرزد و خود را میان بهشت و جهنم مىبیند و با این شهود و اشراق، حجّت برایش تمام مىشود ... و تا آنجاکه بر بهشت چیزى را مقدّم نمى دارد و باز مى گردد و با تمامى تقصیر و اقرار به جبران روى مى آورد.
???داستان اسارت هاى ما که ما را به کار خویش مى خواند و از کار ولىّ جدا مى سازد، داستانى است که همین امروز هم به محاصره و محصور شدن اولیاء مى پیوندد و به شهادت و اسارت اهل ولایت مىانجامد.???
این اسارت ها را باید شناخت. وقتى که من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و یا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در کنار این شغل ها به تربیت مردم و تلقى جدید توده ها فکر نکنم و در کنار شغل ها به تربیت مهره هاى کارساز و به جایگزینى آنها فکر نکنم، فقط و فقط خودم را بخواهم و پفک، شیرینى و لباس رنگارنگ و هوس هاى بچه هایم را، خوب معلوم است که ولىّ محصور مى شود و تنها مى ماند و معلوم است که وتر موتور مى گردد.
مشکل در همین اسارتها است که ما را از حسین علیه السلام جدامى کند.
معیّت حسین علیه السلام و همراهى او در دنیا و آخرت، رزق معرفت و رزق برائت مى خواهد:
«فاسئل اللّه الذَّى أَکرمنى بِمعرفتکم و معرفةِ أَولیائکم و رَزقنى البَرائة مِن أَعدائِکم أَن یَجعلنى مَعَکم فىالدُنیآ و الآخرة»
??وارثان عاشورا/ ص270
استاد علی صفایی حائری
#عبرتهای #عاشورا
??مدرسه عینصاد
راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری
@einsadschool
«انَّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثُمَّ استَقاموا تَتَنَّزل عَلَیهِم المَلائِکة»
اگر ما همراه هجده هزار یار نماز بگذاریم و پس از نماز، حتّى آشنایى در شهرهاى غریب دعوت، نداشته باشیم و در میان جفا و حماقت و جنایت و خیانت گرفتار شده باشیم، چه حالى خواهیم داشت و با مشکلات چه خواهیم کرد؟!
مسلم به ما آموخت که با هدفى در سطح حکومت علوى و حسینى، و با تنها ماندن در چنگال دشمن، و ناکامى در مأموریت و شکست در ارزیابى، مى توان شبى روشن و آرام و قلبى مطمئن و محکم و ضربههایى کمرشکن داشت؛
تا آنجا که نیروهاى محدود دشمن نتوانند از نزدیک برخورد کنند و جز سنگ و آتش و خستگى و تنهایى مسلم، پناهى نداشته باشند.
من از کودکى هر وقت که داستان مسلم را شنیده ام، سر وگردن گرفتهام و سینهام از عزت مسلم پر از رفعت و مناعت گردیده. آدمى و اینقدر محکم و سرافراز؟!
راستى که تو در کدام آسمان ریشه دارى که اینقدر سرفرازى؟!
??وارثان عاشورا/ ص 266
استاد علی صفایی حائری
#عبرتها #عاشورا #محرم #حسین
?? مدرسه عینصاد
راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری
@einsadschool
آنها که بر مسلم مى شورند که چرا ناتوان ماند و ضعیف برخورد کرد.
و یا بَر هانى که چرا ابن زیاد را با نقشه شریک و یا گونه? دیگر، به دام نینداخت و از بین نبرد.
?اینها نمى دانند که تحمل حکومت علوى حتى پس از واقعه کربلا شکل نگرفت و کارها هماهنگ نشد؛
?نمى دانند که مأموریت مسلم در حدّ ارزیابى بود؛
? حتى حسین علیه السلام، بارها به اصحابى که اذن مى خواستند تا سرکردهاى را بزنند، اجازه نداد و شروع نکرد.
??وارثان عاشورا/ ص 265
استاد علی صفایی
?? مدرسه عینصاد
راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری
@einsadschool
.: Weblog Themes By Pichak :.