عین صاد - اندکی صبر سحر نزدیک است...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرگی که حیات میبخشد...

 

حسین (ع) نمى‌تواند سازشگر باشد، نمى‌تواند حاشیه نشین دستگاه اموى باشد، نمى‌تواند شاهد استثمار خلق و رکود استعدادها باشد.

 

و چون حسین (ع) نمى‌تواند بیعت کند... که بیعت سایه‌اى ندارد و نتیجه‌اى جز خفه‌کشى نمى‌آورد. مى‌گویند: «تو بیعت کن، آن هم بر آنچه ابن زیاد مى‌گوید و ابن زیاد همان را مى‌گوید که به مسلم گفت و همان کارى را مى‌کند که با مسلم کرد.»

 

حسین (ع)، حسینى که نمى‌تواند سازشگر و بى‌تفاوت باشد و نمى‌تواند بیعت کند، مى‌ماند با شهادت.

 

و اوست که مى‌گوید. آرام و قاطع مى‌گوید. آیا صدایش را مى‌شنوى‌؟ «مرگ بر هر کس نوشته شده و همچون گلوبند، گلوى انسان را در برگرفته است.»

 

اکنون که مرگ حتمى است، بگذار مرگى را انتخاب کنیم که آبستن زندگى باشد و سازندگى‌هایى بیاورد و آگاهى‌هایى متولد کند و روح‌هایى را حرکت دهد. باید مرگى را انتخاب کنیم که زندگى را بارور کند.

 

??عاشورا/ص 77 و 78

استاد علی صفایی حائری

 

?? مدرسه عین‌صاد

راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری

 

@einsadschool




تاریخ : پنج شنبه 04/4/12 | 4:13 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

عبرت های عاشورا 4

 

? ما حرّ را به فرماندهى و جلوگیرى و محاصره و گرفتار ساختن حسین علیه السلام و اهل ‏بیت مى ‏شناسیم.

 

? ما حرّ را با ادب و حرمت فاطمه و اقتدا به حسین مى ‏شناسیم. آن ‏هم آن‏جایى که میان بزرگان قوم بر سر نماز جماعت در بصره و در هزار جاى دیگر اختلاف بود.

 

? ما حرّ را با پشیمانى و تردید و سؤال از ابن ‏سعد مى ‏شناسیم که آیا پیشنهادهاى حسین علیه السلام را نمى ‏پذیرى و با او مى ‏جنگى؟

 

? ما حرّ را با لرزش و تردّد در میان بهشت و جهّنم مى ‏شناسیم.

 

و در نهایت او را با انتخاب بهشت و جبران و توبه و شهادت فرزند و خودش مى ‏شناسیم.

 

در مقام تحلیل این ‏همه، مشکل نداریم و عظمت حرّ را باور کرده ‏ایم.

 

اما در مقام تطبیق این جریان بر خویش جاى حرف بسیار هست.

 

? چه اسارت‌‏هایى، چه ریشه‌‏هایى و چه ضعف‌‏هایى باعث مى‌‏شود که حرّ در آن طرف‏ قرار بگیرد و آدمى با این ‏همه حرمت و ادب و دقت را به فرماندهى طلایه سپاه کوفه و شام برساند.

 

? چرا حر از حسین علیه السلام جدا شده؟ آیا تبلیغات و یا تسلّط حکومت و مذّمت خروج بر حاکم وقت او را به یزید پیوند داده؟

 

? آیا طلب دنیا و قدرت، دل او را به اسارت برده؟

 

? یا این‏که جمع میان دنیا و آخرت و یزید و حسین علیه السلام، او را به آن‏ طرف برده و به ضعف در محاسبه مبتلا ساخته تا آن‏جاکه مى ‏فهمد نه حسین باز مى ‏گردد و نه آن‏ها دست بر مى ‏دارند ...

 

تا آن‏جاکه می‌فهمد جمع ممکن نیست و باید انتخاب کرد ... تا آن‏جا که مى‌لرزد و خود را میان بهشت و جهنم مى‌بیند و با این شهود و اشراق، حجّت برایش تمام مى‌شود ... و تا آن‏جاکه بر بهشت چیزى را مقدّم نمى ‏دارد و باز مى ‏گردد و با تمامى تقصیر و اقرار به جبران روى مى ‏آورد.

 

???داستان اسارت ‏هاى ما که ما را به ‏کار خویش مى‏ خواند و از کار ولىّ جدا مى ‏سازد، داستانى ‏است که همین امروز هم به محاصره و محصور شدن اولیاء مى ‏پیوندد و به شهادت و اسارت اهل ولایت مى‌‏انجامد.???

 

این اسارت‏ ها را باید شناخت. وقتى ‏که من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و یا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در کنار این شغل ‏ها به تربیت مردم و تلقى جدید توده ‏ها فکر نکنم و در کنار شغل ‏ها به تربیت مهره ‏هاى کارساز و به جایگزینى آن‏ها فکر نکنم، فقط و فقط خودم را بخواهم و پفک، شیرینى و لباس رنگارنگ و هوس ‏هاى بچه ‏هایم را، خوب معلوم است که ولىّ محصور مى ‏شود و تنها مى ‏ماند و معلوم است که‏ وتر موتور مى ‏گردد.

 

مشکل در همین اسارت‌‏ها است که ما را از حسین علیه السلام جدامى ‏کند.

 

معیّت حسین علیه السلام و همراهى او در دنیا و آخرت، رزق معرفت و رزق برائت مى ‏خواهد:

 

 «فاسئل اللّه الذَّى أَکرمنى بِمعرفتکم و معرفةِ أَولیائکم و رَزقنى البَرائة مِن أَعدائِکم أَن یَجعلنى مَعَکم فى‏الدُنیآ و الآخرة»

 

 

??وارثان عاشورا/ ص270

استاد علی صفایی حائری 

 

#عبرت‌های #عاشورا

 

??مدرسه عین‌صاد

راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری

@einsadschool




تاریخ : پنج شنبه 04/4/12 | 4:9 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

عبرت های عاشورا 3

 

«انَّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثُمَّ استَقاموا تَتَنَّزل عَلَیهِم المَلائِکة»

 

اگر ما همراه هجده ‏هزار یار نماز بگذاریم و پس از نماز، حتّى آشنایى در شهرهاى غریب دعوت، نداشته ‏باشیم و در میان جفا و حماقت و جنایت و خیانت گرفتار شده ‏باشیم، چه حالى خواهیم داشت و با مشکلات چه خواهیم کرد؟!

 

مسلم به ما آموخت که با هدفى در سطح حکومت علوى و حسینى، و با تنها ماندن در چنگال دشمن، و ناکامى در مأموریت و شکست در ارزیابى، مى ‏توان شبى روشن و آرام و قلبى مطمئن و محکم و ضربه‌‏هایى کمرشکن داشت؛

 

تا آن‏جا که نیروهاى محدود دشمن نتوانند از نزدیک برخورد کنند و جز سنگ و آتش و خستگى و تنهایى مسلم، پناهى نداشته باشند.

 

من از کودکى هر وقت که داستان مسلم را شنیده ‏ام، سر وگردن گرفته‌‏ام و سینه‌‏ام از عزت مسلم پر از رفعت و مناعت گردیده. آدمى و این‏قدر محکم و سرافراز؟!

 

راستى ‏که تو در کدام آسمان ریشه دارى که این‏‌قدر سرفرازى؟!

 

 

??وارثان عاشورا/ ص 266

استاد علی صفایی حائری

 

 

#عبرت‌ها #عاشورا #محرم #حسین

 

 

?? مدرسه عین‌صاد

راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری

 

@einsadschool




تاریخ : پنج شنبه 04/4/12 | 4:8 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

حلاوت امن

 

 

اگر در فناء حسین علیه السلام محلى بگیریم و در این وسعت حلول کنیم

 

و اگر در کاروان او رخت بیفکنیم و مرکب بخوابانیم،

 

 مى‌توانیم حلاوت امن و لذت سلام خدا و سلام انبیاء و سلام ملائکه و سلام اولیاء را ذوق کنیم و بچشیم.

 

 و مى‌توانیم در این روزهاى شبهه و فتنه و انتظار و ترس و یأس و رجعت و بازگشت،

 

همراه هدایت و بینات و فرقان حسین علیه السلام و فرزندان او استوار و ثابت قدم بمانیم و با هر نعیق و فریادى راه عوض نکنیم و از خط بیرون نزنیم.

 

 

??وارثان عاشورا/ ص90

استاد علی صفایی حائری

 

??مدرسه عین‌صاد

راوی اندیشه استاد علی صفایی حائری

 

@einsadschool




تاریخ : پنج شنبه 04/4/12 | 4:2 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

داستان خون در کتاب عاشورا

 

از این داستان خون 

تا به حال تحلیل‌هایى شده است. 

تحلیل‌هایى نه چندان نزدیک و همدم، بل در برابر و مخالف با هم.

شهادت، 

شفاعت، 

امر به معروف، 

جلوگیرى از ظلم، 

انقلاب 

و تشکیل حکومت.

و این تعجب ندارد؛

 که این داستان کوتاه، اما به بزرگى تاریخ، یک بعد ندارد و یک جهت ندارد.

و این است که هر کس، آن را به گونه‌اى مى‌بیند.

 

این داستان، همچون دشت نیست که نشسته تا آخرش را بینى و کرانه‌هایش را در آغوش نگاهت بنشانى. 

این داستان، داستان کوه است،

آن هم کوهى به عظمت تاریخ. 

و این است که هر چقدر بالاتر بروى، 

بیشتر مى‌بینى، 

در حالى که بیش از یک بعدش را ندیده‌اى.

و آن دم که بر قله‌اش عروج کنى، 

تازه خودت را فراموش مى‌نمایى و تحلیل‌هایت را از دست مى‌گذارى.

مگر آن که از دور تحلیلش کنى 

و از سایه‌اش اندازه‌اش را بگیرى 

و با فشارش، تا امروز و با ادامه‌اش، در نسل‌ها تقدیرش کنى

و از نشانه‌ها و علامت‌ها تخمینش بزنى.

دورهاى نزدیک و بزرگ‌هاى فشرده را این گونه مى‌توان فهمید.

 

??عاشورا/ ص 51

استاد علی صفایی حائری

 

?? قرارِ عزم و عزا مدرسه عین‌صاد

@einsad_meet




تاریخ : پنج شنبه 04/4/12 | 3:52 عصر | نویسنده : منتظر | نظر


  • paper | وب دزفان | فروش لینک
  • فروش رپورتاژ آگهی ارزان | رپرتاژآگهی