??
خدای من
در هر ثانیه ای که میگذرد ،
بی شمار نعمت بر من ارزانی کردی!
طپش قلب
دم و بازدم
دیدن
شنیدن
لمس کردن
نبض زدن ها
پلک زدن
فکر کردن
و ...
و من چقدر بی تفاوت میگذرم!
و از نداشته هایی که صلاحم نبوده،
پیش تو گله و شکایت میکنم ...
خدایا برای ناشکری ها و کم طاقتی هایم
برای فراموشکاری ها و بی توجهی هایم
مرا ببخش ... ????
??
شازده کوچولو به سیاره دوم رفت. آنجا فقط یک پادشاه تنها زندگی میکرد.
بعد از ملاقاتی کوتاه , شازده کوچولو خواست که سیاره را ترک کند.
اما فرمانروا که دلش میخواست او را نگه دارد گفت:
نرو, تورا وزیر دادگستری میکنیم.
شازده کوچولو گفت: اینجا کسی نیست که من او را محاکمه کنم
فروانروا گفت:
خب, خودت را محاکمه کن! این سخت ترین کار دنیاست! اینکه بتونی درباره خودت قضاوت درستی داشته باشی و عادلانه خودت رو محاکمه کنی...
"آنتوان دوسنت اگزوپری"??????
دکتر اله? قمشه ا? :
تاحا? دندونپزشک? رفت?ن؟؟؟
اول دکتر چند تا سوزن م?زنه تو لثه تون،بعد اون مته رو م?گ?ره دستش ...
بعض? وقتا از شدت درد دسته ها? صندل? رو محکم فشار م?د?م و اشک تو چشمامون جمع م?شه ...
چرا نم?زن?ن تو گوشش؟
چرا داد و هوار نم? کن?د؟
ا?ن همه درد رو تحمل کرد?د،ا?ن همه سوزن و آمپول و مته و انبر و ...
خوب اعتراض کن?د بهش !
چرا اعتراض نم? کن?د؟
تازه کل? هم ازش تشکر م?کن?م و م?خوا?م ب?ا?م ب?رون م?گ?م: آقا? دکتر ببخش?د وقت بعد? ک? هستش؟ !
نم? خوا? خدا رو اندازه ?ه "دندونپزشک " قبول داشته باش? ...؟؟
به دکتر اعتراض نم? کن?م چون م? دون?م ا?ن درد فلسفه داره و منجر به بهبود م?شه،م?دون?م ?ه حکمت? داره،خوب خدا هم
حک?مه ...
اص? قب? هم به دکتر م? گفتند حک?م ...
?عن? کارها? او از رو? حکمت است .
وقت? درد و رنج? رو تو زندگ? ما فرستاد،ازش تشکر کن?م،بگ?م نوبت بعد? ک? هستش؟
رنج بعد?؟
به من بگو مدرک خدا رو قبول ندار?؟؟؟
حت? قد ?ه " دندون پزشک " ؟؟؟
?ادت نره اون خیلی وقته خداست
دل?ل ا?نکه آدمها به دشوار? شاد م?شوند ا?ن
است که
همواره گذشته را بهتر از آنچه بوده..
حال را بدتر از آنچه هست..
و آ?نده را نامشخص تر از آنچه خواهد بود
م?ب?نند.
" آرامش" به معنای آن نیست که صدایی نباشد،
مشکلی وجود نداشته باشد،
یا کار سختی پیش رو نباشد،
" آرامش" یعنی در میان صدا، مشکل و کار سخت، دلی آرام وجود داشته باشد..!
"دلتون آرام "
تسلیم نخواهم شد !
زندگی می کنم ...
برای رویاهایی که منتظرند به دست من واقعی شوند ...
من فرصتی برای بودن دارم،
پس ساکت نمی نشینم ....!!!
می گذارم همه بدانند که من با تمام توانایی ها و کاستی ها، شاهکار زندگی خود هستم ؛
کافی ست لحظات گذشته را رها کنم و برای ثانیه های آینده زندگی کنم ...!!!
چون رویاهایم آنجاست ،
و من فقط ؛ یک بار فرصت زندگی کردن را دارم ..
.: Weblog Themes By Pichak :.