ظ
جوانی صندوقچه ایست که
فقط پیرها میدانند داخلش چیست . . .
♦♦ ♦♦ ♦♦♦♦♦ز♦♦ ♦♦ ♦♦♦♦♦
هستند انسانهایی که از هزاران حرف شما هیچیک را نمی فهمند
و هستند کسانی که بی آنکه کلمه ای بگویید درکتان خواهند کرد . . .
♦♦ ♦♦ ♦♦♦♦ ز♦♦ ♦♦ ♦♦♦♦♦
من بسیار به شانس و اقبال عقیده دارم
و متوجه شده ام هرچه بیشتر پشتکار و تلاش کنم ، بیشتر شانس می آورم .
(استفان لیکاک)
♦♦ ♦♦ ♦♦♦♦♦ز♦♦ ♦♦ ♦♦♦♦♦
از صدای گذر آب چنان می فهمم
تندتر از آب روان عمر گران می گذرد
زندگی را نفسی است ارزش غم خوردن نیست
آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست
به یاد داشته باش:
میزان انسانیت یک فرد
از نحوه برخورد او با دیگرانی که برای وی هیچ کاری نکرده اند، مشخص می شود . . .
(آن لندرز)
دور باشی و تپنده
بهتر است از این که
نزدیک باشی و زننده . . .
حافظه ی خوب حافظه ای است که بداند چگونه امور بی اهمیت را فراموش کند . . .
(کلیفتون فادیمن)
خوشبختی به سراغ کسانی میرود
که به خودشان فرصت اندیشیدن به بدبختی را نمی دهند . . .
لانه ات را بر حباب حوصله مردمان نساز
تا آواره بی حوصلگی شان نشوی . . .
برای جماعتی که گوشهایش را گرفته
فریاد تو
شبیه شِکلک در آوردن است . . .
مهم نیست که آخرین زلزله زندگی ات چند ریشتر بود
مهم نیست که در آن زلزله چه چیزهایی از دست دادی
مهم این است که دوباره از نو بسازی
جهانت را … زندگی ات را … باورت را …
“مهم شروع دوباره است”
عجیب است که گوش بشر در مقابل نصیحت کر شود ولی نسبت به چاپلوسی شنوا . . .
(ویلیام شکسپیر
بهترین راه نابودی دشمن این است که او را تبدیل به یک دوست کنیم . . .
(آبراهام لینکولن)
قــــدر لـحـظـه ها را بـــدان
زمـــانـی مـی رســد کــه تــــو دیـــگـر قــــادر نـــیستی بــگـویـی :
جــــبـــران مــی کـــنم . . .
سرزمینی که در آن ضعیفی نرنجد (انسان و حیوان) آنجا بهشت است . .
قهــــــر که می کـــنـیـد
مـــراقــب فاصلــه ها باشــید
بعــضـــــــی هــــــــا
هــمــــین حــــــوالی
مـــنتظر جـــای خالی برای نشستن می گردند . . .
یـــــک نــــفـر بــــانــگ بـــرآورد کـه او اکـــنـون بـــاید فـــکر فـــردا بـکند
دیـــــگری آوا داد که چــــو فـــــردا بــــشود فــــکر فــــردا بــــکند
ســـومی گـــفـت هـــمـانگونه که دیــــروزش رفـــت
بــــگـذرد امـــروزش هـــمـچــنـین فــــردایــــش . . .
اگر کسی را یافتید که حاضر بود برای حفظ رابطه تان از بدترین شرایط عبور کند ،
هرگز عشقش را دست کم نگیرید
(موریس مترلینگ)
باختم ول? ” مسیر ” را یافتم !
در بزرگراه زندگ?، همواره راهَت “راحَت ” نخواهد بود
هر ” چاله ا? ” ” چاره ا? ” به من آموخت
دوباره فکر کن، فرصتها ” دوبار ” نمیشوند
برا? جلوگیر? از ” پس رفت ” پس، باید رفت
/www.beytoote.com
.: Weblog Themes By Pichak :.