خدایا دلم خوش است به بودنت
به سفره ای که پهن کرده ای
و بدون منت به همه میبخشی
خدایا دلم خوش است به بخشنده بودنت،
و اینکه مرا میبخشی و در آغوشت میگیری
خدایا دلم خوش است به قدرتت،
که از عدم،زندگی می آفرینی
خدایا دلم خوش است به معجزه ات که اتفاق می افتد
ومن شاد شاد فقط سر بر سجده میگذارم
و میان اشکهای شوقم فقط میگویم
خدایا شکرت...
خواهم اندیشید تا "خدا" هست، هیچ لحظه ای آنقدر سخت نمیشود که نشود تحملش کرد??
?? شدنی ها را انجام میدهم...
?? و تمام نشدنی هایم را به "خداوند" میسپارم ??
??
???
وقتی یک نیلوفر مرداب سر از آب بیرون می آورد
و زیبایی های خود را به معرض نمایش میگذارد
تو هم میتوانی ...
تو هم میتوانی از حصار تنهایی خویش سر در آوری
و به همگان ثابت کنی که آفرینش تو حقیقتا زیبا بوده ست
سرت را بیرون بیاور و زیبایی هایت را به دیگران نشان بده
زیبایی های تو قرار نیست به دیگران فخری بفروشد
تو قرار ست آن چه که خالقت نزد تو به امانت سپرده شده ست
را احیاء کنی و دیگران را هم به این امر مهم تشویق کنی
خوب من ...
آسمان منتظر بیرون امدن توست....
اندیشه هایت ناب...???
تو مستحق آرامشی...
خوب بودن خود را منوط به،
خوب بودن د?گران نکن !
و بد بودن خود را به علت
بد بودن د?گران توج?ه نکن! ما آ??نه ن?ست?م، انسان?م! مشک را گفتند:
تو را ?ک ع?ب هست،
با هر که نش?ن?
از بو? خوشت به او ده? ... گفت: ز?را که ننگـــرم با ک? ام،
به آن بنگـــرم که من ک? ام!
و ا?ن یعنى رسیدن به آرامشى بى انتها ... ??
مردی شروع به کندن یک چاه کرد. پس از حفر ده متر، هنوز به آب نرسیده بود. از رسیدن به آب ناامید شد و حفر چاه در جای دیگری را آغاز کرد. این بار پس از پانزده متر حفاری، هنوز اثری از آب دیده نمیشد.
مکان دیگری را برگزید و چاهی عمیقتر از دفعات دیگر حفر کرد اما این بار هم به آب نرسید. خسته و ناامید پس از حفر مجموع حدود پنجاه متر چاه، از کندن چاه منصرف شد.
مدتی بعد، مرد دیگری سراغ چاه اولی که مرد قبلی کنده بود رفت و به کندن چاه ادامه داد و در عمق پنجاه متری به آب رسید!
??تفکر با خواننده??
.: Weblog Themes By Pichak :.