جملات زیبا - اندکی صبر سحر نزدیک است...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی...

?

 

زندگی

 معلم است

 یک معلمِ فوق العاده

 زندگی به تو می آموزد

 گذشت و مهربانی حسِ بی نظیری به تو می دهد

 او می آموزد بار بر دوش دیگران نهادن

 شانه های خودت را سنگین می کند

 و بار از دوش دیگران برداشتن

 خودت را سبکبار می کند

 زندگی

 می آموزد سادگی زیباتر است…

 

 

.




تاریخ : دوشنبه 94/12/17 | 10:58 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

در وقت خشم بشناس...

بعضی آدمها ، انگار چوب اند… تا عصبانی می شوند، آتش می گیرند، و همه جا را دودآلود می کنند، همه جا را تیره و تار می کنند، اشک آدم را جاری می کنند. ولی بعضیها این طور نیستند؛ مثل عودند???????? وقتی یک حرف می زنی که ناراحت می شوند، و آتش می گیرند، بوی جوانمردی و انصاف می دهند ، و هرگز نامردی نمی کنند. این است که «هر کس را می خواهی بشناسی، در وقت عصبانیت، در وقت خشم بشناس»? 

 




تاریخ : دوشنبه 94/12/17 | 10:56 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

گاهی خدا...

گاهی خدا ...

با دستِ تو...

دستِ دیگر بندگانش را میگیرد...

با زبان تو،

گره کار بنده ای را باز میکند...

با انفاق تو،

گرسنه ای را سیر و عریانی را میپوشاند ...

با قدم تو،

مشکلی را حل میکند....

وقتی دستی را به یاری میگیری...

بدان که در آن زمان دستِ دیگر تو،

در دست خداست...

اجازه دهید کلماتتان …

باعث قوت قلب دیگران شود ،

الهام بخش شان باشد …

و مسیرشان را روشن کند .

اجازه دهید اعمالتان …

زنجیرهای دیگران را باز کند .

اجازه دهید دست هایتان …

چشم بند را از دید دیگران کنار بزند‌.

اجازه دهید عشقتان …

یک نمونه ی درخشان برای دیگران باشد??




تاریخ : یکشنبه 94/12/2 | 12:19 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

پنجره عشق

?زندگی یک اتاق با دو پنجره نیست !!

زندگی هزاران پنجره دارد

یادم هست ؛

روزی از پنجره ناامیدی به زندگی نگاه کردم ، احساس کردم میخواهم گریه کنم !

و روزی از پنجره امید به زندگی نگاه کردم ، احساس کردم میخواهم دنیا را تغییر دهم !

عمر کوتاه ست

فرصت نگاه کردن از تمامی پنجره های زندگی را ندارم ...

تصمیم گرفته ام فقط از یک پنجره به زندگی نگاه کنم

و آن هم پنجره عشق 

???




تاریخ : شنبه 94/12/1 | 9:41 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

اگر از کسی ناراحتی...

??

 

اگر از کسی ناراحتی، یک کاغذ بردار و یک مداد،

هرچه خواستی به او بگویی، روی کاغذ بنویس، 

خواستی هم داد بکشی؛ 

تنها سایز کلماتت را بزرگ کن نه صدایت را . . . ؛

 

آرام که شدی، برگرد و کاغذت را نگاه کن، 

آنوقت خودت قضاوت کن . . . ؛

حالا میتوانی تمام خشم نوشته هایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی. دلی هم نشکانده ای، وجدانت را نیازرده ای . . . ؛

خرجش همان مداد و پاک کن بود، نه بغض و پشیمانی . . . ؛

 

گاهی میتوان از کوره خشم پخته تر بیرون آمد . . . !




تاریخ : شنبه 94/12/1 | 9:36 عصر | نویسنده : منتظر | نظر


  • paper | وب دزفان | فروش لینک
  • فروش رپورتاژ آگهی ارزان | رپرتاژآگهی