اندکی صبر سحر نزدیک است...

امام حسین علیه السلام غمزده و اندوهناک و ژولیده و غبارگرفته و گر

عنه علیه السلام :

إذا زُرتَ أبا عبدِاللّه ِ علیه السلام فَزُرْهُ وأنتَ حَزینٌ مَکروبٌ شَعْثٌ مُغْبَرٌّ جائعٌ عَطشانُ ، فإنَّ الحُسینَ علیه السلام قُتِلَ حَزینا مَکروبا شَعْثا مُغْبَرّا جائعا عَطشانا، واسألْهُ الحوائجَ وانصَرِفْ عَنهُ ولا تَتَّخِذْهُ وَطَنا .

 

امام صادق علیه السلام :

 

هر گاه به زیارت اباعبداللّه علیه السلام رفتى ، با دلى غمزده و اندوهناک و پیکرى ژولیده و غبارگرفته و گرسنه و تشنه زیارتش کن ؛ زیرا که حسین علیه السلام غمزده و اندوهناک و ژولیده و غبارگرفته و گرسنه و تشنه کشته شد . و حوایج خود را از او بخواه و برگرد و در کنار قبر او سکونت مگزین .

 

ثواب الأعمال: 114/21.




تاریخ : سه شنبه 04/4/17 | 6:49 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

آثار بلا و مصیبت..

?? آثار بلاء

 

???? بلاء، نقطه ‏هاى ضعف و اسارت را نشان مى ‏دهد. 

 

?? بلاء، بت ‏ها و تعلق ‏ها را مى‏ شکند. 

 

?? چون شهود مى ‏کنى که بت ‏ها شکستنى هستند 

و مى ‏بینى که پناه ‏گاه‏ هاى تو را مى ‏سوزانند 

و بر تو آوار مى‏ شوند. 

 

?? بلاء، دل را مى ‏شکند و به اخبات و انخفاض مى ‏رساند 

که در لغت مخبت به زمین پایین و فرو افتاده مى‏ گویند، 

زمینى که آب بر آن سوار مى ‏شود و سرکشى و ارتفاع ندارد.

 

?? این خاصیت‏ هاى سه‏ گانه و غیر از این ‏ها باعث مى‏ شود که تو بر بلاء شاکر باشى، 

نه جزع کنى و نه صبور باشى 

که طلب و شکر برخوردهاى مناسب‏ ترى هستند.

 

?? «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک على مصابهم».

 

?? و همین است که امام سجاد علیه السلام مى‏ خواهد تا شکرش بر محرومیت‏ ها بیشتر و وافرتر باشد 

از شکرش بردارایى‏ ها. 

 

??«اللهم اجعل شکرى

 لک على ما زویت عنى 

اوفر من شکرى ایاک على ما خولتنى». (دعای 35 صحیفه سجادیه)

 

?? اگر با این دید همراه باشیم 

تمامى رنج‏ ها و گرفتارى‏ هاى زمان انتظار، 

نعمت‏ ها و عنایت ‏هایى مى ‏شوند 

که شکر و طلب را سزاوار هستند نه صبر و جزع را.

 

?? بلاء عامل تمحیص است. 

آدم‏ ها و حالت ‏ها را غربال مى ‏کند 

و از یکدیگر جدا مى‏ سازد. 

 

?? غربال کفر از ایمان، و کافر از مؤمن و غربال حالت ‏ها و ذلت ‏ها و عزت ‏ها و تعلق و فراغت و توجه و غفلت.

 

?? استاد علی صفایی حائری(رحمه الله)

?? کتاب وارثان عاشورا، صفحه62

 

#وارثان_عاشورا

 

?? آیدی کانال های ما در 

تلگرام، ایتا، سروش، بله:

 

?? @einsad

 

??خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری :

 

?? www.zekraa.ir

 

 




تاریخ : سه شنبه 04/4/17 | 3:23 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

غیرت الله...

.

ایام اسارت اهل بیت موضوع بسیار سنگینی است 

ساده از کنارش عبور نکنیم 

بالاترین سطح غیرت و بالاترین سطح حیا 

در معرض این ابتلا عظیم قرار گرفتند 

 

و سوال اساسی این است 

چیزی که امام حسین علیه السلام 

را راضی کرد که اهل بیت او اسیر در دست اشقیا شوند چی بوده ؟

.




تاریخ : سه شنبه 04/4/17 | 3:15 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

: اگر خواستی بفهمی پیروز واقعی کیست، وقت نماز اذان و اقامه بگو و

فاتح نهایی

از امام صادق(سلام الله علیه) نقل شده است: هنگامی که اسرای اهل بیت(علیهم السلام) از سفر غم بار کربلا به مدینه بازگشتند، ابراهیم بن طلحة بن عبیدالله، که در میان استقبال کنندگان بود، از امام سجّاد(سلام الله علیه) سؤال کرد: در این جنگ چه کسی پیروز شد؟ آن حضرت فرمود: اگر خواستی بفهمی پیروز واقعی کیست، وقت نماز اذان و اقامه بگو و ببین نام چه کسی را بر زبان می آوری؟[1].

به عبارت دیگر به او فهماند که ما رفته بودیم تا نام نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را زنده کنیم و به این هدف نیز رسیدیم؛ چون عده ای می خواستند نام امویان را به جای نام انبیا و اولیا بنشانند، ما همه چیزمان را در راه خدا داده و با اهدای خون خود جلوی این فاجعه را گرفتیم. در مقابل نام و یاد ما تا ابد زنده و پاینده خواهد بود و انتقام ما را نیز از دشمنانمان خواهد گرفت و لذا هیچ نگرانی نداریم.

 

ابراهیم بن طلحه گویا فرزند همان طلحه معروف صدر اسلام است که همراه هم فکرش (زبیر) در جنگ جمل کشته شد. او احتمالاً می خواست با این سؤال همان کلام یزید ملعون را تکرار کند که گفته بود: «لیت أشیاخى ببدر شهدوا... » و بدین طریق زخم زبانی به امام سجّاد(سلام الله علیه) زده باشد. این که از محمل خارج نشد و اصرار داشت خود را پوشیده نگه دارد ظاهراً بدین جهت بود که چون آدم شناخته شده ای بود، نمی خواست کسی بفهمد که زخم زبان زننده کیست.

البته پیروزی امویان منفعتی برای او نداشت و فقط شکست بنی هاشم برایش مسرّت بخش بود. لیکن جواب محکم و کوبنده امام سجّاد(سلام الله علیه) زبان او را در دهانش خشک کرد: «فبُهت الّذی کفر».

 

[1]بحار الانوار ج45 ص177

 

حماسه و عرفان ص334،335

#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی 

 

?? @daftar_ayatollah_javadi_amoli

 




تاریخ : سه شنبه 04/4/17 | 3:13 عصر | نویسنده : منتظر | نظر

داستانی عجیب از برخورد امام سجاد علیه السلام با یکی از غلامانشان

 

?? علامہ سید محمد حسین حسینے طهـرانے قدس اللہ نفسہ الز?یہ در کتاب " شرح فقراتی از دعای افتتاح ، ص 29 " میفرمایند:

 

??? غلام حضرت سجاد علیه‏ السّلام موقع غذا رفت سینى غذا را از مطبخ براى میهمان ‏ها بیاورد، در راه دستش لرزید و سینى افتاد زمین، خورد به سر پسر على‏ بن‏ الحسین که بچه‏ اى کوچک بود و آن بچه آناً از دنیا رفت. غلام خیلى متوحّش شد و سر و صدا کرد، على بن الحسین متوجّه شد، از اطاق آمد بیرون و دید که همچنین قضیه ‏اى اتّفاق افتاده است، رو به غلام کرد و گفت:

" تو را در راه خدا آزاد کردم، برو! " 

 

? غلام رفت و حضرت هم آمدند و مهمان ‏ها متوجّه شدند و آمدند و بچّه را برداشتند و غسل دادند و کفن کردند و بردند براى به خاک سپردن. غلام بعد از چند روز دیگر آمد خدمت حضرت، و گفت: اى آقاى من، اى سید من، اى مولاى من! من کار بدى کردم، جنایتى کردم، مى ‏دانم، معترفم، حالا که شما از من خیلى بدتان آمده و نمى‏ خواهید مرا ببینید و مرا آزاد کردید، اقلًّا مرا به یکى بفروشید تا از قیمت من چیزى عاید شما بشود، چرا من را آزاد کردید؟

حضرت فرمودند:

" اى غلام به آن خدایى که مرا خلق کرده است! من تو را آزاد نکردم از نقطه نظر اینکه از این عملى که از روى خطا از تو سر زده، دلم چرکین شده باشد، تو را آزاد کردم براى اینکه مى ‏دانستم تا هنگامى که در این خانه باشى، هر وقت چشمت به من بیفتد، حال ندامت و شرمندگى در تو پیدا مى‏ شود، من خواستم این حال برایت پیدا نشود و لذا براى این جهت آزادت کردم. " 

#میلاد_امام_سجاد




تاریخ : سه شنبه 04/4/17 | 3:12 عصر | نویسنده : منتظر | نظر


  • paper | وب دزفان | فروش لینک
  • فروش رپورتاژ آگهی ارزان | رپرتاژآگهی